انقراض خلافت بنی عباس بدست اتابک تکله، اکراد و الوار بختیاری
پایگاه فرهنگی شهرستان اندیکا
پایگاه اطلاع رسانی اندیکا

 نویسنده: حسین چراغیان بختیاری

http://s4.picofile.com/file/8176777234/takale.jpg

انقراض خلافت بنی عباس بدست اتابک تکله، اکراد و الوار بختیاری 

فرومایه را بخـت گــردد بلنـد        شود خوار هرکس که هست ارجمند

                    ترادانش و دین رهاند درست       در رسـتـگــاری بـبــایــدت جــسـت

                                                                  (فردوسی رضی الله عنه)

     اتابک یا اتابیگ واژه ای است ترکی که در دوران سلجوقی به معنی امیر ، معلم شاهزادگان، پدربزرگ، حاکم محلی و در تاریخ معاصر ایران به عنوان صدراعظم بکار رفته است. تکله نام یکی از اتابکان لرستان بزرگ است که در ایذه مالمیر فرما نروائی می کرده است. در گویش بختیاری تکله را حاکم دادگستر و سردارجنگی می نامیدند و در فرهنگ لغت به معنی شوریده و مجنون آمده است. اکراد به معنی کردان و یا چادر نشینان است و الوار به معنی مردمان لیر نشین یا ساکنان کوه و جنگل اطلاق شده است. علامه علی اکبر دهخدا می نویسد: الوار،} اَل ْ} (ع ص ، اِ) جمع عربی لفظ لُرکه ایلی است در ایران .(فرهنگ نظام ). در متن اللغة آمده : لور جنسی از اکراد است، انتهی-  بنظر میرسد که لر در عربی بصورت لور درآمده و برطبق قاعده ٔ عربی به الوار جمع بسته شده است و فارسی زبانان آن را بصورت عربی بکار برده اند.

اتابكان لرستان بزرگ يا امراي کَرد  هزار اسبي از حدود سال 543 ه.ق. به حكومت رسيدند  مؤسس این سلسله  ابو طاهر و معروفترین آنان اتابک افراسياب بود كه در زمان غازان خان شهرتي داشت.پايتخت آنان ايذج بود و قلمروشان تا حدود چهارمحال بختیاری، اصفهان، کهگیلویه، لرستان، شوشتر،  بصره توسعه پيدا كرد .حكومت اتابكان لر  در زمان مغولان نيز ادامه داشت.سرانجام ، در زمان تيمور به وسيله ابراهيم بن شاهرخ منقرض شدند ( 827 ه.ق<_o3a_p> )اتابكان لر كوچك هم كه شهرتي يافتند ،‌محلي متمركز نداشتند و اغلب ييلاق و قشلاق مي كردند.معروفترين ايشان،شجاع الدين خورشيد نام داشت ( 580 ه.ق). قلمرو آنان گاهي تا حدود بغداد نيز كشيده مي شد.حكومت آنان تا روزگار صفويه ادامه داشت و بيش از بيست امير داشته اند و در زمان شاه طهماسب صفوي منقرض شدند.(949 ه.ق)

" در مورد منشأ نژادي ساكنان قلمرو اتابكان لربزرگ نظريات متفاوتي وجود دارد، اما با كمك اسناد و مدارك تاريخي به اين نتيجه مي رسيم كه آنان ايراني الاصل، آريايي نژاد، و پارسي زبان هستند، كه از نظر عادات، آداب و رسوم،خصوصيات زباني و فرهنگي و مشخصات فيزيكي با اقوام مختلفي چون عيلاميان،كاسي ها، اعراب و تركان آميخته اند اما توانسته اند اصالت خود را بيش از گروه هاي دیگرحفظ نمايند.

حاكمان اتابك پناهگاهي براي اديبان و دانش دوستان بودند، و دوره ي آنان سرشار از معنويت وفرهنگ براي ديار لر بزرگ بود.سرزمين لر بزرگ در سايه حاكماني فرهنگ دوست ، مركز داد وستد علم ، دين ومعنويت بود. مدارس اتابك هاي لرستان و مال امير مركز حكومت آنان، هم چون دانشگاه هاي امروزي پررونق و دانشمندان زيادي مقيم يا فارغ التحصيل آنها بودند. رجوع به متون بازمانده از آن عهد ما رابه اين نكته رهنمون مي سازد كه عصر پرشكوه فرهنگ وتمدن اتابكي چگونه بر جغرافياي اين ديار سايه گستر بوده است .
گزارش«ابن بطوطه» سياح مراكشي ، گوياترين سندي است كه يك جهانگرد غيرايراني درباره ي اين منطقه از خود بر جاي گذاشته است . از لابلاي سطور سفرنامه ابن بطوطه مي توان از رونق علم ودانش وفضل در اين ديار اطلاع حاصل كرد.حاكمان اديب و دانشمند پرور وعالم نواز اتابكي در دستگاه حكومتي خويش ده ها كاتب ونويسنده ومتفكر پرورانده بودند و ساحت بلند علمي آنان را هماره ارج مي نهادند وگرامي مي داشتند . گواه اين موضوع ده ها كتابي است كه در ديباچه شان ، مؤلفان با ذكر اوصاف جميل حاكمان اتابكي ، كتاب خويش را به پيشگاه آنان تقديم داشته اند .(نخجواني ،1344: 1و2و3)

در بين اتابكان لر بزرگ، بزرگان و امرائي وجود داشته است كه نام بعضي از آنان در ادبيات فارسي مخلد وجاويدان مانده است و به علت دخالتي كه در ادبيات ويا حمايتي كه از شاعران و نويسندگان داشته اند در تاريخ صاحب نام ونشاني شده اند . از ميان اين حاكمان علم دوست و دانشمند پرور ، مي توان به اتابك يوسف شاه اول، اتابك نصرت الدّين احمد ، اتابك مظفرالدّين افراسياب دوم واتابك نورالورد اشاره نمود.

 بر اساس منابع تاریحی زمامداری اتابکان لرستان بزرگ سه صده تداوم داشت بقایای آثار زیادی از این دوره  برجای مانده است که مهم ترین آن ها عبارتند از قلعه مُنگشت یا قلعه مانجست که از گذشته های دور پناهگاه وسنگر مقاومت دربرابر سیل حملات دشمن وخصوصاً هجوم مغول به لرستان بزرگ بود،

از دیگر  قلعه‌های اتابکان لر بزرگ قلعه شاه منصور در کهگیلویه، قلعه اتابکان در سوسن مال و جاده سنگفرش   و قلعه اتابکان در کتک اندیکا، همچنین جاده سنگفرش معروف به راه اتابک  در سمت شرق مالمیر  به طرف اصفهان قرار دارد- .بارون دوبد منشی سفارت روس در ایران با کمک اهالی محل مسیر این جاده را مشخص کرده است و معتقد است این جاده در دوره ساسانیان احداث شده است.بنای منحصر به فرد طاق طویله متعلق به قرن هفتم هجری وعهد اتابکان لر بزرگ است که در غرب شهرایذه و درخیابان محمدرسول الله(ص) واقع است، مسجد اتابکان شهرکرد، این مسجد قدیمی ترین بنای مذهبی شناخته شده موجود در استان چهارمحال و بختیاری است و در مرکز شهرکرد به عنوان یکی از بناهای محوری بافت قدیمی شهر جلوه گری می کند. مسجد اتابکان در اوایل قرن هفتم هجری قمری در دوران حکومت سلسله محلی اتابکان لر بزرگ به سبک مساجد قرون اولیه اسلامی ساخته شده است و در دوره های صفوی و قاجاریه مرمت گردیده است.مجموعه آثار منطقه  هلافیجان(هلایجان) در پانزده کیلومتری جنوب غربی شهرستان ایذه واقع گردیده است."(تاریخ تحول اتابکان لربزرگ در منطقه بختیاری)

     علامه علی اکبر دهخدا می نویسد : تکله . [ ت ُ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) اتابک مظفرالدین تکله (649-656 هَ . ق .) یکی از مشهورترین اتابکان لرستان است و او با اتابکان فارس و امرای لر کوچک و شول و مغول درافتاد و قسمت عمده ٔ عمر او در زد و خورد گذشته است . کشمکش میان اتابکان فارس و اتابکان لرستان که از عهد هزاراسب شروع شده بود در ایام امارت تکله شدت یافت چه اتابک سعدبن زنگی بقصد استیصال امرای کرد فضلویه و تصرف بلاد لر بزرگ سه بار بطرف متصرفات تکله لشکر کشید ولی در این لشکرکشیها غلبه نیافت بلکه پیروزی و اعتبار نصیب تکله گردید. در سال 655 هَ . ق . که اردوی هلاکو عازم بغداد بود تکله بخدمت هلاکو رسید ولی از قتل خلیفه متأثر شد. مخفیانه به لرستان بازگشت و هلاکو گروهی را برای دستگیری او به لرستان فرستاد گرچه برادر تکله دستگیر شد چون تکله به حصار منگشت پناهنده شده بود بگرفتن وی توفیق نیافتند عاقبت هلاکو تکله را زنهار داد و چون به خدمت هلاکو رسید، خان مغول وی را به تبریز برد و در آنجا در سال 656 هَ . ق . او را بکشت . (از تاریخ مغول اقبال ص 444-445)  (

 اتابک مظفرالدین تکله پسر نصرت الدین هزار اسب بن ابی طاهر پنجمین اتابک لرستان بزرگ بود پدرش با اتابکان فارس از در دوستی در آمد اتابک تکله فارس دختر خویش را  به زنی  به او داد مظفرالدین تکله، تکلهٔ لر و نوادهٔ دختری تکلهٔ سلغری بود به نام پدربزرگش موسوم شده بود. در ورود هلاکو به ایران مثل اتابک فارس وی نیز با اظهار اطاعت، قلمروی خود را از تجاوز مغول در امان نگهداشت ( روزگاران، زرین کوب عبرالحسین چاپ دوازدهم – تهران : انتشارات سخن1390 )

در بوستان شیخ شیراز در رابطه با پسر اتابک زنگی پادشاه فارس که مردی عادل و صلح دوست بود و 20سال بر فارس اتابکی کرد شعری گفته شده که در ادامه خواهد آمد " در روایات شفاهی کهنسالان ماجرای تگله لرستان که مردی شجاع و با تدبیر بود را بدینگونه نقل کرده اندکه: تکله حاکم لرستان بزرگ به مناسبت دیدار با معتصم بالله خلیفه عباسی عازم بغداد شد وقتی وارد بغداد گردید به خلیفه اطلاع دادند که دسته ای از الوار وارد دارالحکومه شده اند خلیفه تکله را به حضور پذیرفت وقتی وارد قصر شدگفت: از کدام دیار آمدی تکله گفت: از ملک جم، خلیفه گفت: انتم حمار عرب یا بقر العجم ؟ تکله  چون خود را در خطر دید به ناچار گفت: قربان گاو عجم،خلیفه بخندید و گفت: پس شاخت کجاست، تکله که از جهل و سبک سری خلیفه آگاهی یافت گفت: خلیفه به سلامت باد دفعه دیگر با خود می آورم، بعد از ساعتی دشنام گویان از قصر خارج شد وقتی به ایران باز گشت همه ی الوار و اکراد از جسارت خلیفه خبردار شدند، تکله که می دانست خواجه نصیرالدین طوسی مشاوراعظم مغولان است با وی ملاقات کرد و بعد از گفتگو های بسیار هولاکوخان مغول را برای فتح بغداد و سرنگونی بنی عباس با خود همراه کردند گویند بعد از فتح بغداد اولین کسی که وارد دارالحکومه شد اتابک تکله بود وی هولاکوخان را به معتصم نشان داد و گفت این هم شاخ من است...."سپس فرمان دادند خلیفه را در نمدی گذاشته و آرام آرام لرکوب کردند.

  اما برخی از مورخین ماجرای معتصم بالله آخرین خلیفه عباسی را به گونه ای دیگر نقل کرده اند گویند:« معتصم هیچ گونه ارزشی برای ایرانیان قائل نبود و فرزانگان ایرانی را هرزگاهی تحقیر میکرد روزی خواجه نصیرالدین طوسی در مجلس معتصم شمه‌ای از نیکی‌ها و افتخارات باستانی ایرانیان را باز می‌گفت؛ و متعصم که خشمگین شده بود، روی به خواجه نصیرالدین کرد و  گفت: « تو خر عرب هستی یا گاو عجم؟» خواجه نصیر گفت:« گاو عجم» معتصم پرسید:« اگر گاو عجم هستی، پس شاخت کجاست؟»خواجه نصیر جواب داد: « شاخم بزودی سر در خواهد آورد!» و از دارالخلافه خارج شد.چندی نگذشت که هولاکو به ایران آمد او نزد هولاکوخان رفت و از بغداد بسیار تعریف کرد و اظهار کرد شما این را میدانید که نام بغداد از اسم های اصیل ایرانی  می باشد و حاکم آن ستمگر است و حکومت آن بر پایه جور و جهل استوار است و دشمنی خاصی با ایرانیان دارد.         خواجه نصیر که بدون شک به نیت براندازی عباسیان و به خون خواهی سپهبد ابومسلم خراسانی وزیر و مشاورهولاکوخان شده بود  اندک اندک توانست هولاکوخان و اتابک تکله حاکم لرستان را به جنگ با المعتصم ترغیب ‌کند تا بدین ترتیب انتقام کشته شدن سپهبد ابومسلم خراسانی که به وسیله اجداد معتصم کشته شد بگیرد.

در [ اوائل ذیحجه 655 قمری، مطابق با اواخر آذرماه 636 شمسی] هولاکو خان با سپاهی گران به بغداد حمله کرد وقتی خواجه نصیرالدین طوسی  وارد دارالخلافه گردید نزد خلیفه رفت و بدون احترام به وی گفت ای خلیفه  شاخم را اورده ام سپس هلاکو خان مغول وارد شد و بلا فاصله خلیفه دستگیر شد.

هلاکوخان به اطرافیان خود گفت من شنیده ام که اگر خلیفه کشته شود بلاهای آسمانی مانند ساعقه ، طوفان و یا زمین لرزه خواهد آمد او به جهت تدبیر گفت اورا در میان گلیمی بمالید هر وقت طوفان ظاهر شد از مالیدن ان خودداری کنید و خلیفه را آنقدر به نمد مالیدند که خیلفه بمرد و اثری از طوفان هم ظاهر نشد.  و بدین سان خلیفه و پسرش کشته شدند و حکومت 500 ساله بنی عباس به دست ایرانیان به کلی منقرض گردید امروزه وهابیت و گروه های تکفیری مانند داعش، طالبان و القاعده آل زبیر که در بلاد امپراطوری سابق ایرا ن به نام خلیفه جولان می دهند از همین قماش هستندکه بی شک در مقابل با شیران خفته ایران زمین و شیعیان علوی راه بجائی نخواهند برد.

 

تکله

                   در اخبار شاهـان پیشینه هست              که چون تکله بر تخت زنگی نشست

به دورانش از کس نیـازرد کـس             سبق برد اگر خود همین بود و بس

چنین گفت یک ره به صاحبدلی             که عـمـرم بسر رفـت بی حـاصلی

بخواهم بـه کنج عـبادت نشست               که دریابم این پنج روزی که هست

چو می‌بگذرد ملک و جاه و سریر              نبرد از جـهـان دولـت الا فـقـیـر

چو بشنید دانــای روشـن نـفـس              بتندی برآشـفـت کای تکله بس

طریقت بجز خـدمت خلق نیست               به تسبیح و سجاده و دلق نیست!

تو بر تـخـت سلطانی خویش باش              به اخـلاق پـاکـیـزه درویش باش

بصـدق و ارادت مـیـان بـستـه‌دار             ز طامات و دعـوی زبـان بـستـه‌دار

قدم بـا یـد انـدر طـریـقـت نه دم              که اصــلی نــدارد دم بــی‌قــدم

بزرگــان کـه نـقـد صـفـا داشتند             چنین خـرقـه زیــر قـبـا داشـتند

 

 

منابع:

بوستان شیخ شیراز سعدی علیه الرحمه 

لغت نامه علامه علی اکبر دهخدا

دایره المعارف فارسی – ج1 ص41

تاریخ مغول چاپ اقبال -  تهران

روزگاران، زرین کوب عبدالحسین چاپ دوازدهم – تهران : انتشارات سخن1390

تاریخ تحول اتابکان لربزرگ در منطقه بختیاری تالیف دکتر عزت اله نوروزی(عبدالهی

یادداشتها ی: حسین چراغیان بختیاری


این صفحه را به اشتراک بگذارید

نظرات شما عزیزان:

حسین
ساعت17:48---9 مهر 1398
خیلی ممنون بابت اطلاعات مفیدتون فقط ابو مسلم خراسانی جنایتکاری بود که میگن 600 هزار ایرانی را کشت و البته روایاتی هم هست که میگن ابومسلم دشمن اهل بیت علیهم السلام بوده البته نمیدونم این روایات از نظر سندی چگونه اند اما این که جند صد هزار ایرانی را کشت از مسلمات تاریخیه و اینکه کار خواجه نصیر الدین طوسی یکی از جنبه هاش انتقام ابو مسلم بوده درست نیست

[url=http://www.i-online-casino.org/Slotocash-Casino.html]slotocash casino[/url]
ساعت8:42---22 شهريور 1397
Looking for <a href=http://ii-casino-online.com>online casino games</a>?Check out top free <a href=http://www.i-online-casino.org/>casino</a> bonus offers at <a href=http://www.i-online-casino.org/Slotocash-Casino.html>Sl oto cash</a>

حامد
ساعت6:22---19 اسفند 1395
زیبا بود و معتقدم بازهم روزی فرامیرسد که شیران ایرانی باز هم این اعراب جاهل را از تخت سلطنت به زیر خواهند کشید

ناصروند تکله
ساعت11:27---20 ارديبهشت 1395
بسیار عالی بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 22 اسفند 1393برچسب:,
ارسال توسط

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 84
بازدید دیروز : 487
بازدید هفته : 1394
بازدید ماه : 2699
بازدید کل : 84460
تعداد مطالب : 175
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1